تاکسی نوشت

اين يا آن؟

از مجموعه تاكسي‌نوشت‌هاي سروش صحت

اين يا آن؟

پسر جواني كه جلوي تاكسي نشسته بود، پيغامي كه برايش رسيده بود را خواند، با عصبانيت موبايلش را در جيبش گذاشت و گفت: «واااي ديوانه‌ام كرده.» راننده پرسيد: «كي؟» پسر جوان گفت: «نامزدم. هنوز ازدواج نكرده هر روز دعوا داريم.» مردي كه عقب تاكسي نشسته بود گفت: «باز خوبه يكي رو داري باهاش دعوا كني، من آرزوم بود يكي باشه از صبح تا شب باهاش دعوا كنم، فقط باشه.»

مرد ديگري كه عقب تاكسي نشسته بود،‌ گفت: «فكر مي‌كني. من دو بار ازدواج كردم، هر دو بار هم جدا شدم. هر وقت مجرد بودم، دلم مي‌خواست زن داشته باشم.. هر وقت زن داشتم، دلم مي‌خواست مجرد بودم.»

پسر جوان گفت: «نميشه كه بالاخره يا اين يا اون.»

مرد گفت: بدي‌اش اينه كه هم اين، هم اون.» راننده گفت: «شايد هم خوبي‌اش اينه كه هم اين، هم اون.»

 

“سروش صحت”

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا